نیکاننیکان، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

وروجک مامان وبابا

تاب بازی

1392/11/1 11:12
نویسنده : مامان نیکان
386 بازدید
اشتراک گذاری

یکی از روزهایی که نیکان را برده بودم پارک وقتی به وسایل بازی رسیدیم دیدم نیکان تو بغلم بند نمیشه و میره سمت تاب بردم سوار تاب نی نی کوچولوها کردم اینقدر ذوق کرد واز ته دل میخندید که همون موقع با بابا سیامک تماس گرفتم ودرخواست تاب دادم کلی هم خوشحال بودم که از این به بعد نیکان تو تاب میشینه ومن یه نفسی میکشم .....

شب بابایی با دریل ومیله اومد وبرامون یه تاب درست کرد اینم نتیجه کار...

 

 

اما از اونجاییکه من تجربه ندارم گریهنیکان فقط چندبار تو تاب نشست ومن موندم ودماغ سوخته ...البته با مشورت با دوستان وهمکاران فهمیدم نی نی کوچولوها اولش از یه چیزی خوششون میاد ولی بعد دلشونو میزنه ولی دوباره میان سراغش  هورا هورا به امید ان روز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

فرانک
11 دی 92 14:36
عزیزه خوشگلم حداقل ازین که شاهد بزرگ شدنت نیستم ولی عکساتو میبینم خوشحالم دلم خیلی برات تنگ شده فکر میکردم این تعطیلات ببینمت از دور روی ماهتو میبوسم
مامان نیکان
پاسخ
عمه جون جاده ها برف ویخبندون بود نیومدم منم دلم برات تنگ شده صدرا رو ببوس
فرانک
11 دی 92 14:38
صدرا هم میگه میبوسمت
خاله شبنم
11 دی 92 15:21
الهی قربونت برم نازنینم یه دونه من عشق من
shahla
11 دی 92 16:11
Azize delam fadaie on ghifeh naz O mahet beram ghorbone on khandehat asleam , eshgheam , shahzade kojlo fadaie to besham mibosamet khale shahla
سارا
12 دی 92 12:31
مامانی به یه لحظه خوشی این پسر خوش تیپو نازت میارزید...چقدرم تابش خوشگله... من هم از ذوقش ذوق کردم...هزار الله و اکبر خیلی خوش رو و مهربونه...
مامان پریناز(زهرا)
12 دی 92 16:56
ها پس چی فکر کردی مریم خانوم!حالا حالاها باید یه چی بخری دو دقیقه نگاش کنه بعد بندازه کنار!! ولی یه کم بزرگتر بشه به تاپ علاقه زیادی نشون میده. درکل یه چیزی که دلشو زد جمع کن بذار کمد بعد چند ماه بعد دوباره رو کن خیلی ذوق میکنن ببوس فسقلو
مامان پریناز(زهرا)
12 دی 92 17:00
اینم بگم که مادر وقتی مادر میشه دیگه هیچ وقت نفس راحت نمیکشه....مادر همیشه نگران بچشه...
مامان نیکان
پاسخ
واقعا واقعا
خاله شبنم
15 دی 92 10:30
جیر خاله فدای قیافه ماهت بشم من خوشگلم با اون تاپ ناز نازیت
سارا
30 دی 92 12:29
كجايي ماماني دلمون پوسيد
مامان نیکان
پاسخ
ساراجون نیکان ومن سرماخوردیم اونم چه جور اصلا وقت نمیکنم درسا چطوری پیش میرن؟
سارا
5 بهمن 92 12:42
الهی فداتون بشم...دیشب که یاسر با همسرتون صحبت میکرد کلی ناراحتتون شدم..انشالله که زودتر بهتر بشید... ...بحث شیرین درس: طبق نتیجه گیری جدید من ،امیدی نیست چون اولین باریه که تو عمرم چیزی رو که میخونم نمیفهمم برا همینم تقریبا بگم نمیخونم راحتترم...من 7سال تو رشته محیط زیست درس خوندم ،یه سری از مطالب منابعی که جمع آوری کردم تا حالا به گوشم هم نخورده... الان به شدت به یه سرگرمی نیاز دارم...دیگه یاسر به نی نی راضی نشه میرم از شیر خوارگاه آمنه میارم که فکر نکنن همه چیز دست خودشونه(البته با قوانین جدید اگه دختر بیارم یه جورایی هوووم هم میشه،)
مامان نیکان
پاسخ
ساراجون تو خوبه منابع را پیدا کردی من هنوز نمیدونم تو چه رشته ای دوست دارم ادامه بدم ....ولی واقعا برای نی نی داشتن باید حسابی جوون وپرحوصله باشی پس زودتر اقدام کن
سارا
12 بهمن 92 1:13
رشته خودتون عالیه برا ادامه و در عین حال خیلی هم مشکل،انشاله که موفق باشید.... چشمممممم خواهر...میریم که داشته باشیم پخت و پز رو...